ليمويی بی هوش

ساخت وبلاگ
شبانه
درختانی ديده‌ام
با پنجه‌های آويخته روشن
كه به جانب آب می‌دوند

آبی ديده‌ام
كه ايستاده است
به باغ برهنه لباس زمستانی می‌فروشد

و دلی ديده‌ام از كاغذ
ليمويی بی هوش
كه روشن و خاموش می‌شد
و در تن من می‌تپيد
دلی كه تو را ديده بود
آمده بودی
كاغذ را ورق می‌زدی


شمس لنگرودی


ماه‌...
ما را در سایت ماه‌ دنبال می کنید

برچسب : ليمويی, نویسنده : 9meynoushaana بازدید : 4 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 12:45