روی میز ، روی لیوان ، بر پیشانی
ترس در حال عبور است
ذره ها ، معلق روی اشیاء
پراکنده در نور / تاریکی
زمان زیر پای خودش
خودش را میجود
و نشانهها از دست میروند
نشانههای غوطهور تنهایی را گسترش دادهاند
که بیاید در رفت و آمدهای مکرر رفت و آمد کند
در خوابهای مکرر بخوابد
هرجای کوچه / خیابان
همه جای شهر
روح سرگردان ِاشیا به صورتمان میخورند
روی شیار دیگری بر پیشانی
بعد از خودمان میپرسیم علایقمان را کجا از دست دادهایم
و به سرعت از جستجو دست بر میداریم
برای فهمیدن چیزی غوطهور درآینه
زمان زیادی را از دست دادهایم
فرصت های متلاشی
تهنشین ، ته مسکنها
پراکنده در نور / تاریکی
فرصتهای کوتاه ، از دست رفته ، زمان را اشغال کردهاند
و کسی به آب که کم عمق تر شده فکر نمیکند
به چیزی شناور که مثل جسدی پف کرده آمده روی آب
روی کلمات
روی تصاویر را گرفته
ماشین ها به سرعت
آدم ها
چیزی از میان شاخهها
ترس در حال عبور است
باد برای بردن نشانه ها میآید
ما تصور میکنیم صدای پای اسبی را شنیدهایم
که دشت را به ما برمیگرداند
علیرضا عباسی
برچسب : نویسنده : 9meynoushaana بازدید : 26