مرا به تمامی در بر بگیر
زیرا مُرده از کفن میپوسد
مرا پیش از کفن در بر بگیر
پیش از آنکه کفن مرا در بر بگیرد
مرا به تمامی در بر بگیر ؛
دریاب مرا
انگار کفن که مُردهای را
مرا و لبم را دریاب
پیش از آنکه کفن مرا و لبم را ...
پیش از آنکه لب بر تابوت من بگذاری
لبت را بر لبم بگذار
آه
لبت را بر لبم بگذار
بی دریغ مرا ببوس
اما آمیخته با غم
که شادی ما
غم دیگران را میافزاید
و غمهامان شادیهاشان را
انگار کن مُرده باشم
آسوده از خنجر خون ریز ِ نگاهشان
مرا به بوسهای غمگین بدرقه کن
دست دست نکن
دستت را در دستم بگذار
شانه به شانهام بیا
پیش از آن که بر شانهات بیایم
پیشآی و پیش از کرمها مرا ببوس
علیرضا روشن