سنگ‌باری آشناست غم

ساخت وبلاگ
ــ بی‌آرزو چه می‌کنی ای دوست ؟

ــ به ملال ،

در خود به ملال

با یکی مُرده سخن می‌گویم .

 
شب ، خامُش اِستاده هوا

وز آخرین هیاهوی پرند‌گان ِ کوچ

دیرگاه‌ها می‌گذرد .

اشک ِ بی‌بهانه‌ام آیا

تلخه‌ی این تالاب نیست ؟


ــ از این گونه

بی‌اشک

به چه می‌گریی ؟

ــ مگر آن زمستان ِ خاموش ِ خشک

در من است .


به هر اندازه که بیگانه‌وار

به شانه‌بَرَت سَر نهم

سنگ‌باری آشناست

سنگ‌باری آشناست غم

 

 
احمد شاملو

ماه‌...
ما را در سایت ماه‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9meynoushaana بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 5:02