کنار من بمانمرا به نام بخوانمباد که با فراخنای اندیشهو تپش قلباز آتشی که در اینجا برافروختیمدور شوی تو یگانه حامی منهمچنان که من پشتیبان توامدر این سرمای جانسوزدر این شب هول که بی هیچ ستارهایبر پهنهی زمین فرو میافتدتا آن زمان که چهرهی خاک دگرگون شود در کنار من باشروح نیز چونان استخوان که میپوسدمیرنده استو در زمستانی چنین گزندهبه تنهایی زنده نخواهد ماند فیلیس مکگینلی ,بخوان ...ادامه مطلب